پيام دوستان
+
خانه ات مطاف فرشتگان بود
ومحل رفت وآمد مردم،
ازهرقبيله ورنگ ومذهب ونژاد. اگرازکوچک و بزرگ،مرد وزن،سوال مي کردي کريم اين شهر کيست؟
همه آدرس خانه ي تورا نشان مي دادند.
هيچکس نااميد از در خانه ات برنمي گشت حتي دشمنانت،
پيش ازآنکه ازتو بخواهند مي بخشيدي تا شرم درخواست را درصورت سائل نبيني.
چندين بار اموالت را بخشيدي به تمام،
ياد مي آيد که همواره مردم را به نيکي و زيبايي دعوت مي کردي،
mariii
11 دقيقه قبل
جوادتبريزي
ادامه....مي گفتي زيباترين زيبايي ها اخلاق زيباست،
وچه زيبا سخني،بااخلاق زيبا،مي شوددنيارا آباد کرد...اينک اي کريم فرزند کريم،بادستاني پرازنياز وقلبي آکنده ازعشق،وچشماني لبريز ازشوق،ازتو مي خواهم آنچه خيروصلاح ماست برما عنايت کني.کريمان بابدان هم بد نکردند،کسي را ازدرخود رد نکردند.#تبريزي.
شاخه ي عشق
الهي آمين@};-.متن زيبا،استاد جسارتي که امثال ساسي لجن کرد دلم گرفت.
عارفانه هاي يک دوست
سلام درود بر استاد عزيز @};-
جوادتبريزي
{a h=pershang}عارفانه هاي يک دوست{/a} درود بر شما سلامت و مانا باشيد@};-
+
قومي متفکرند اندر ره دين
قومي به گمان فتاده در راه يقين
ميترسم از آن که بانگ آيد روزي
کاي بيخبران راه نه آنست و نه اين!!!
خيام
mariii
11 دقيقه قبل
شب زيبا استاد... خيام، خيام، سال پيش همين موقع بوشهر خيام خواني ميشنيدم اي روزگار...... اين قافله عمر عجب ميگذرد!
اين قافله عمر عجـب ميگذرد
درياب دمي کـه با طرب ميگذرد
ساقي غم فرداي حريفان چه خوري / پيش آر پياله را که شب ميگذرد
+
ديوار يا آيينه؟
تو راه مرا بسته،من راه تورا بسته،
اميد رهايي نيست وقتي همه ديواريم.
اگر ما به جايي آيينه، براي همديگرديوار باشيم مدام مانع تراشي کنيم ومانع رشد همديگر شويم،تمام کارها به ديوار وبه بن بست ختم مي شود.
اما اگر براي همديگر،آيينه باشيم،وهمديگررا مثل آيينه آنگونه که هست نشان دهيم نه کم نه زياد،واگرعيبي هم باشد مثل آيينه رودررو،شفاف ،بيان کنيم،درچنين محيطي انسان هابه تعالي ورشد مي رسند
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
ادامه.....
دوست دارم دوستان عيب مرا همچون آيينه روبرو گويند.
نه که چون شانه با هزار زبان پشت سررفته موبه مو گويند.
به اين خاطر درمتون ديني ما آمده: انسان هاي مومن وباورمند آيينه همديگراند.
چرا که:
1- آينه عيب و ايراد و آلودگي ها را نشان مي دهد . مؤمن هم بايد عيب برادرش را بگويد و ترس وخجالت مانع نشود.
.
2- آينه در کنار عيبها زيبايي ها را هم نشان مي دهد. مؤمن هم بايد در کنار نقاط منفي نقاط مثبت را هم مطرح کند.
3- آينه عيب را رو برو مي گويد مؤمن هم نبايد غيبت کند بلکه به خود شخص بگويد
4- آينه عيب را بي سر و صدا مي گويد مؤمن هم بايد آرام بدون اينکه دادو فرياد و آبروريزي کند برادرانه عيب برادرش را مطرح کند.
+
دل تکاني.
كِي عيد مي رسد كه تكاني دهم به خويش
هر گوشه از اتاق دلم تار بسته است
چه خوب است دم عيد که به خانه تکاني مي پردازيم،يک سرودستي هم به آيينه دل خود بکشيم
وبا نو شدن سال،ماهم نو بشويم
بتکانيم ازدل خود کينه هاو کدورت هارا
حسادت ها را
بغض ها و عادت هاي غلط را
ورسم هاي جاهلي را
چشم هم چشمي هاي احمقانه را
فکر ها وباورهاي کهنه وعفن را که چون تار عنکبوت بردور عقل وذهن ما حلقه زده اند
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
ادامه...
تصميم بگيريم مالک وصاحب اختيارنفس خودباشيم،با اندک ناملايماتي به خشم نياييم.
وقتي که ازاين همه، پاک ونو شديم به ديدار دل خود برويم.وبا انديشه نو وبانگاه زيبا آغاز بهار را جشن بگيريم وايمان داشته باشيم که وسعت جهان هرکسي به وسعت انديشه اوست.#تبريزي
نوروز وعيد هم ميرسد دکتر جان وچه بيان زيبايي داريد در وصف آمدنش.... بايرام اولوب، قيزيل پالچيق ازه رلر
ناقيش ووروب، اوطاقلاري بزه رلر... کاش نقش ونگار ما هم ماندني هميشگي شود بر زندگي، نقشي پر از عشق، مهر، وشناخت وشناخت
+
اي دوري تو نيمه ي تاريک جهانم
دلتنگي تو آتش افتاده به جانم
بگذار که من تشنه ي درياي تو باشم
مجنون تو و ديده ي شيداي تو باشم
بگذار پس از اين همه دلتنگي و دوري
چون آينه در حال تماشاي تو باشم
زيبايي اين قصه از آغاز تو بودي
من خاک نشين بودم و پرواز تو بودي
عشق آمد و آماده ي رنج سفرم کرد
هر سو که دويدم به تو نزديکترم کرد
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
{a h=n45}مهرباني #{/a} ممنونم خانم دکتر@};-،اين شعربراي دل هاي عاشق تجلي خاصي داره،آقاي عليرضا قرباني هم زيبا اجرا کرده.
+
يوسفي در چاه و اين کنعانيان
بر سرِ بازارِ سودند و زيان.
ابتهاج
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
+
مني که نام شراب از کتاب مي شستم
زمانه کاتب دکان مي فروشم کرد.
طالب آملي.
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
{a h=peiam}پيام رهايي{/a} درودتان باد جناب شيرازي عزيز@};-،روزگارپراست از تناقضات تلخ وشيرين اما آنچه بردل ما آرامش ميده اين است:آنچه خدا خواست همان مي شود وآنچه دلت خواست نه آن مي شود.
+
پلکي زديم و وقت خداحافظي رسيد
ساعت براي با تو نشستن حسود بود
عبدالجبارکاکايي
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
+
@};- احسان هنري نيست به اميد تلافي
نيکي به کسي کن که به کار تو نيايد.
@};- لَن تَنَالُواْ الْبِرَّ حَتَّي تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ (،آل عمران92)
هرگز به نيكى دست نمى يابيد، مگر آنكه از آنچه دوست داريد، انفاق كنيد و بدانيد هر چه را انفاق كنيد، قطعاً خداوند به آن آگاه است.
شبگرد تنهايي
2:38 عصر
وقتي که آدمي بدون چشمداشت و بدون توقع وجبران،وبدون اينکه انتظار داشته باشه ازاو نامي برده بشه،باطيب نفس،بهترين وباارزش ترين چيز خودرا انفاق مي کند،به مقام رهيدگي وبي تعلقي مي رسد،ودريادل مي شود دلي پروسعت ترازآسمان و زمين.وچنين دلي مي شود منزلگاه عشق،وباهرکسي همنفس گردد اورا هم بادم مسيحايي خودعاشق مي کند،وچنين دلي هميشه شاد است غم ديگربراو بي معني است.
+
من از تو توبه نخواهم کرد،
تو حلال ترين گناه من هستي.
#تبريزي
شبگرد تنهايي
2:33 عصر
+
نقل است به بايزيد بسطامي گفتند:
اگر در روز رستاخيز،خداوند به تو گفت چه آورده اي چه خواهي گفت؟
بايزيد گفت: وقتي فقيري برکريمي وارد مي شود به او نمي گويند چه آورده اي،بلکه مي گويند چه مي خواهي....؟
کريميان با بدان هم بد نکردند
کسي را از در خود رد نکردند.
وبه قول مولانا:
گر تو با بد، بد کني
پس فرق چيست؟
شبگرد تنهايي
2:32 عصر
{a h=ravandi} راوندي {/a} جناب راوندي،اين بيان اوج رجاست که محبوب ذات باري تعالي است ونافي عمل نيست،واي بسا عجب عابد اورا به مهلکه ورجا مخلوق اورا اهل نجات مي کند،ممنون ازلطف وحسن نظرشما@};-
+
من آن نيم که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بي تو حرام.
سعدي
شبگرد تنهايي
2:32 عصر
من بودم و شب و شراب ...
تنهايي و دل خراب ...
سکوت يک شب غمين ...
شراره هاي پر شرر... انتخاب زيبايي بود دکتر از سعدي شيراز.....@};- رسيدن به تو بي حصار بي معناست